845 مدخل
twice
double-check
twice-told
afresh, again, anew, re-, over, new
reapportion
دوباره سر خوردن
دوباره مجددا
دوباره باز شد
دوباره تکرار کنید
دوباره طراحی، طراحی مجدد کردن، سر و صورت ظاهری دادن به