معنی دمبه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

دمبه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fat, tallow

جست‌وجوی مشابه

دبه در آوردن در پرداخت وام

دیکشنری فارسی به انگلیسی

welsh

دبه درآوردن در پرداخت مبلغ باخته در قمار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

welsh

دبه کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

renege, shiftiness

دبه کردن (بازی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

renege

دم به تله ندادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dodge

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

nelfinavir

دیکشنری انگلیسی به فارسی

nelfinavir

جست‌وجوی متن

dumba

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دمبا

powder horn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاخ پودر، دبه باروت

reneged

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازنشسته شد، انکار کردن، دبه کردن، گول زدن

flask

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلاسک، قمقمه، دبه مخصوص باروت تفنگ

reneges

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رنج می برند، انکار کردن، دبه کردن، گول زدن