452 مدخل
dispirit
daunt, despair, disappoint, discourage, disenchant
deject
disillusion
dishearten
disappointing, off-putting
droop
ng
سوزش سر دل، تکان دادن، دچار تشنج کردن
دلسرد کردن، سست کردن، بی جرات ساختن
دلسرد، دلسرد کردن، سست کردن، بی جرات ساختن
دلسرد کننده، دلسرد کردن، سست کردن، بی جرات ساختن
دلسرد کننده است، دلسرد کردن، سست کردن، بی جرات ساختن