دلخوریدیکشنری فارسی به انگلیسیacrimony, chagrin, edginess, gall, glumness, offense, peeve, pique, quarrel, resentment, score, umbrage, upset
cheerدیکشنری انگلیسی به فارسیتشویق کردن، فریاد و لله افرین، ترغیب، هلهله کردن، دلخوشی دادن، ترغیب کردن، بر انگیختن