doubtدیکشنری انگلیسی به فارسیشک، تردید، شبهه، گمان، دو دلی، نا معلومی، شک داشتن، تردید کردن، مظنون بودن
kiteدیکشنری انگلیسی به فارسیبادبادک، بادبادک کاغذ هوایی غلیوا، غلیواج، زغن، ادم درنده خو، دغل باز، ادم متقلب، پرواز بلند، پرواز کردن، سفته بازی کردن
kitesدیکشنری انگلیسی به فارسیبادبادک ها، بادبادک، بادبادک کاغذ هوایی غلیوا، غلیواج، زغن، ادم درنده خو، دغل باز، ادم متقلب، پرواز بلند، پرواز کردن، سفته بازی کردن
roguesدیکشنری انگلیسی به فارسیجنایتکاران، قلاش، رند، ناقلا، قاپ، قاپنده، ادم دغل، بذله گو، حیوان عظیم الجثه سرکش، اسب چموش، سیاه بند، هرس کردن، گول زدن، از علف هرزه پاک کردن، رذالت و پستی نش