oppugningدیکشنری انگلیسی به فارسیمخفی کردن، مخالفت کردن با، مورد بحی قراردادن، مبارزه کردن با، دعوا کردن، بمبارزه طلبیدن
disclaimingدیکشنری انگلیسی به فارسیسلب مسئولیت، انکار کردن، رد کردن، قبول نکردن، منکر ادعایی شدن، از خود سلب کردن، ترک دعوا کردن نسبت به
disclaimsدیکشنری انگلیسی به فارسیمخالفت می کند، انکار کردن، رد کردن، قبول نکردن، منکر ادعایی شدن، از خود سلب کردن، ترک دعوا کردن نسبت به
oppugnدیکشنری انگلیسی به فارسیحواس پرت، مخالفت کردن با، مورد بحی قراردادن، مبارزه کردن با، دعوا کردن، بمبارزه طلبیدن