دعوادیکشنری فارسی به انگلیسیaggro, argument, difference, disagreement, falling-out, jar, misunderstanding, quarrel, tiff
invocatingدیکشنری انگلیسی به فارسیدعوت کردن، دعا کردن به، خواستن، استمداد کردن از، احضار کردن، استدعاء کردن، دعا خواندن