uniformدیکشنری انگلیسی به فارسیلباس فرم، اونیفورم، یک نواخت کردن، یکسان، یک شکل، متحد الشکل، یک نواخت، یک دست، یک ریخت
slickدیکشنری انگلیسی به فارسینرمی، سطح صیقلی، سطح صاف، نرم و صاف کردن، یک دست کردن، صاف، جذاب، نرم، لیز، ماهر، مطلق، یک دست
packدیکشنری انگلیسی به فارسیبسته، یک بسته، کوله پشتی، بقچه، دسته، گروه، یک دست ورق بازی، ملافه، بسته کردن، بسته بندی کردن، قرار دادن، توده کردن، بزور چپاندن، بار کردن، بردن