carelessدیکشنری انگلیسی به فارسیبی توجه، بی دقت، غافل، لا ابالی، مسامحه کار، سبکسر، سرهم بند، غفلت کار، لا قید
foldsدیکشنری انگلیسی به فارسیبرابر است، تاه، تا، چین، اغل گوسفند، دسته یا گله گوسفند، حصار، چند لاءی، شکن، در اغل کردن، جا کردن، تا کردن، بشکست خود اعتراف کردن، تاه کردن، تاه زدن، پیچیدن، ت
foldدیکشنری انگلیسی به فارسیتا کردن، تاه، تا، چین، اغل گوسفند، دسته یا گله گوسفند، حصار، چند لاءی، شکن، در اغل کردن، جا کردن، بشکست خود اعتراف کردن، تاه کردن، تاه زدن، پیچیدن، تاه خوردن، ب