jounceدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، تکان خوردن، تکان دادن، دست انداز داشتن، بشدت بالا و پایین پریدن
retainedدیکشنری انگلیسی به فارسیحفظ شده است، نگه داشتن، حفظ کردن، نگاه داشتن، از دست ندادن، ابقا کردن