totableدیکشنری انگلیسی به فارسیقابل اعتماد، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن
tabledدیکشنری انگلیسی به فارسیداده شده، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن
tablingدیکشنری انگلیسی به فارسیتسلیم شدن، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن
tableدیکشنری انگلیسی به فارسیجدول، میز، فهرست، سفره، لوح، کوهمیز، لیست، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن
tablesدیکشنری انگلیسی به فارسیجداول، جدول، میز، فهرست، سفره، لوح، کوهمیز، لیست، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن