choralدیکشنری انگلیسی به فارسیchoral، مجموعه خوانندگان، دسته سرایندگان، وابسته بدسته سرودخوانان، وابسته به اواز دسته جمعی
marshalدیکشنری انگلیسی به فارسیمارشال، ارتشبد، کلانتر، سر دسته، مرتب کردن، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با
marshalsدیکشنری انگلیسی به فارسیمارشال ها، مارشال، ارتشبد، کلانتر، سر دسته، مرتب کردن، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با
pollsدیکشنری انگلیسی به فارسینظرسنجی ها، رای، رای جویی، اخذ رای دسته جمعی، تعداد اراء اخذ اراء، فهرست نامزدهای انتخاباتی، مراجعه به اراء عمومی، راس کلاه، رای گرفتن، نمونه برداشتن، سر شماری
pollدیکشنری انگلیسی به فارسینظرسنجی، رای، رای جویی، اخذ رای دسته جمعی، تعداد اراء اخذ اراء، فهرست نامزدهای انتخاباتی، مراجعه به اراء عمومی، راس کلاه، رای گرفتن، نمونه برداشتن، سر شماری کرد