7271 مدخل
touristy
becoming, deserving, due
liberal
capital
befit
merit
زنانه، در خور زنان، مثل زن
برده داری، در خور بندگان، بنده وار، غلام صحت، وابسته بتقلید کورکورانه
مناسب، در خور، برازنده، شایسته، فرا خور
طراحی شده، در خور
مناسب، در خور، بجا، بموقع، بهنگام