equipoiseدیکشنری انگلیسی به فارسیمسکن، تعادل، توازن، برابری در وزن، میزان، متعادل ساختن، به حالت تعادل دراوردن، متوازن کردن
risingدیکشنری انگلیسی به فارسیرو به افزایش، طلوع، خیز، برخاستگی، در حال ترقی یا صعود، بالا رونده، متصاعد، طالع