درشتدیکشنری فارسی به انگلیسیbig, coarse, full-bodied, heavy, jumbo, king, large, sizable, sizeable, thick
deathsدیکشنری انگلیسی به فارسیمرگ و میر، مرگ، فوت، درگذشت، فنا، مردگی، اجل، خاموش سازی یافوت، خواب مرگ