درایتدیکشنری فارسی به انگلیسیdiscernment, judgment, mind, mind's eye, sapience, sense, understanding, wisdom
peltedدیکشنری انگلیسی به فارسیگلوله، پی درپی زدن، پرتاب کردن، شتاب کردن، پوست کندن، پی در پی ضربت خوردن