16 مدخل
rip, tear
doorkeeper, doorman, gatekeeper, porter
commissionaire
gatehouse
دربان، مستخدم، نگهدار یا حافظ، زندانبان، قلعه بان
اتوبوسرانی، دربان، حاجب، دربازکن
پرتره، دربان زن، زن دربان صومعه
پرستاران، دربان کلیسا، دهانه رودخانه
concierges، دربان، مستخدم، نگهدار یا حافظ، زندانبان، قلعه بان