snoutsدیکشنری انگلیسی به فارسیخربزه، پوزه، دهان، پوزه دراز جانور، لوله کتری و غیره، سر لوله اب، پوزه زدن به
abusiveدیکشنری انگلیسی به فارسیسوءاستفاده، دشنام، فحاش، بدزبان، زبان دراز، توهینامیز، تجاوز به عصمت، تهمت، تعدی، قابل استفاده، پرتوپ وتشر، نا مربوط
stringدیکشنری انگلیسی به فارسیرشته، ریسمان، نخ، سیم، سلسله، زه، ردیف، قطار، دراز، عقد، رشته کردن، به نخ کشیدن، بصف کردن، زهدار کردن، نخ کردن، زه انداختن به، کشیدن، زهی، نخ مانند، ریشهای، چسب