311 مدخل
extended, lengthy, linear, livelong, long
spindly, stringy
sweeping
fallen, endways, flat
stretch
lanky
دراز کشیدن
دراز مدت
دراز کشید، ذخیره کردن، ادعا کردن، اندوختن، رنگ امیزی کردن
دراز کشید
دراز کشید، زوزه کشیدن، جیغ کشیدن، با صدای بلند ناله و زاری کردن