343 مدخل
salt
endmost
absorbent, absorptive, desiccant, desiccator, spongy
absorption
absorbency
دراز کشیدن
دراز مدت
دراز کشید، ذخیره کردن، ادعا کردن، اندوختن، رنگ امیزی کردن
دراز کشید
دراا ورنا