schismدیکشنری انگلیسی به فارسیشقاق، تفرقه، اختلاف، جدایی، انفصال، ایجاد جدایی، اختلاف و تفرقه در کلیسا
schismsدیکشنری انگلیسی به فارسیاسکیزن ها، تفرقه، شقاق، اختلاف، جدایی، انفصال، ایجاد جدایی، اختلاف و تفرقه در کلیسا
schismatismدیکشنری انگلیسی به فارسیاسکیزماتیسم، جدایی، شقاق، انفصال، اختلاف، ایجاد جدایی، تفرقه، اختلاف و تفرقه در کلیسا
crackleدیکشنری انگلیسی به فارسیترک خوردن، صدای ترق و تروق، ترقه، صدای انفجار پی در پی، شکستن، صدای انفجار و شکستگی تولید کردن
cracklesدیکشنری انگلیسی به فارسیکرم ها، صدای ترق و تروق، ترقه، صدای انفجار پی در پی، شکستن، صدای انفجار و شکستگی تولید کردن