298 مدخل
law, legislation, licit
jurist
jurisprudence
legalize, legitimize
lawgiver
داریکنان
داریکون
آبجو زنجبیل، نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
ماشینکاری، مزغل دارکردن
ماشینکاری شده، مزغل دارکردن