non-nucleoside reverse transcriptase inhibitorدیکشنری انگلیسی به فارسیمهارکننده ترانس کپینتاز معکوس غیر نوکلئیدی
wrangleدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، داد و بیداد، نزاع، مشاجره، بحث، داد و بیداد کردن، مشاجره کردن، نزاع کردن، گرد اوری و راندن احشام
answeredدیکشنری انگلیسی به فارسیجواب داد، پاسخ دادن، جواب دادن، از عهده برامدن، دفاع کردن، جوابگو شدن، بکار امدن، بکار رفتن، بدرد خوردن، جواب احتیاج را دادن، عهده دار شدن
voidedدیکشنری انگلیسی به فارسیخاتمه داد، باطل شدن، باطل کردن، بی اثر کردن، پوچ کردن، بیرون ریختن، خارج شدن، دفع شدن، از درجه اعتبار ساقط کردن