268 مدخل
wino
alcoholic, drunk, drunkard, sot
increasingly
jerk
psoriasis
نوک تیز، دائم الخمر بودن، مست کردن، میگساری کردن، همیشه نوشیدن
صاف کردن، دائم الخمر، نوشابه خور
سرپرست، دائم الخمر، هرسکن، شاخه زن، چیز عالی
تایپلر، دائم الخمر، نوشابه خور
tippled، دائم الخمر بودن، مست کردن، میگساری کردن، همیشه نوشیدن