51 مدخل
expertise, expertness, familiarity, mastery
charitable, eleemosynary, philanthropic
benefit
confraternity
benefaction
خیرگییز
جسارت، خیرگی، چیرگی، خیره سری، سر زندگی
خیره کننده، خیرگی، گیج کردن، منجمد شدن، خیره کردن، ژولیده کردن
درخشان، خیرگی، گیج کردن، منجمد شدن، خیره کردن، ژولیده کردن
فلفل قرمز، مایه حیرت و خیرگی، نگاه خیره