3654 مدخل
blood, gore, hemo-
vampire
bloody
engorge
خوب، تصویب، اجازه، تصویب کردن، بسیار خوب
شاه بلوط بلوط
ایکس
خب
خوب
کبوتر، محبوبه، دختر جوان، ترسو، ساده وگول خور
خون
خون پر شده
خون آشام دروغین
خون آشام