3671 مدخل
unused
affable, fiery, genial, hearty, sociable, warmhearted
warmblooded
affability, warmth
خوب، تصویب، اجازه، تصویب کردن، بسیار خوب
شاه بلوط بلوط
ایکس
خب
خوب
جگر خوک ایتالیایی
خونگرم
صمیمیت، خونگرمی، خوش رویی، مهربانی، مودت قلبی، گرمی
warmheartedness، مهربانی، خونگرمی