معنی خون از رخ گریختن

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

پوشیده از خون خشکیده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gory

پوشیده از خون لخته شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gory

تعداد گویچه های موجود در مقدار معینی از خون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blood count

خون جمع شدن در بخشی از بدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

congest

آماده کردن خود از نظر روحی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

psych

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

OK

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خوب، تصویب، اجازه، تصویب کردن، بسیار خوب

oak chestnut

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاه بلوط بلوط

ock

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ایکس

owk

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خب

a-ok

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خوب

جست‌وجوی متن

half-blooded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نیمی از خون

full-blooded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر از خون، از نژاد اصیل

exsanguinating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انفجار، خون کشیدن از، بی خون کردن

exsanguinated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سقط جنین، خون کشیدن از، بی خون کردن

exsanguinate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

exsanguinate، خون کشیدن از، بی خون کردن