3634 مدخل
beguile
celebrate
pleasure
primrose path
rackety
fast, free-living, voluptuary
ایکا
تخم مرغ
اونا
اوا
نوشیدنی، خوش گذرانی کردن، سور زدن، سفر تفریحی کردن
شورش، عیاشی کردن، شورش کردن، خوش گذرانی کردن
پرشور، کار بیهوده کردن، وقت تلف کردن، بهدر دادن، خوش گذرانی کردن
frivol، کار بیهوده کردن، وقت تلف کردن، بهدر دادن، خوش گذرانی کردن
frivols، کار بیهوده کردن، وقت تلف کردن، بهدر دادن، خوش گذرانی کردن