unconsciousدیکشنری انگلیسی به فارسیناخودآگاه، غش کرده، ناخود اگاه، بی خبر، عاری از هوش، نابخود، ضمیر ناخوداگاه، ضمیر نابخود، از خود بی خود
self-forgetfulدیکشنری انگلیسی به فارسیخود فراموشکار، نفس خود را فراموش کرده، مستغرق در عالم خارج از خود