78 مدخل
clobber
eating, nutrition, repast
brawl
dispute, fracas, tussle
donnybrook, punch-up, set-to
ماندگار، پرهیزگار، مرتاض، پرهیزکار، ممسک در خورد و نوش و لذات
برداشتن، زد و خورد کردن، لاس زدن، جاسوسی کردن
فرقه ها، زد و خورد، قیل و قال، بلوا
تکان خوردن، زد و خورد، کشمکش، جنگ جزئی، زد و خورد کردن
جدا شده، زد و خورد کردن