self-assertionدیکشنری انگلیسی به فارسیخود تضاد، خودپسندی، خود جلو اندازی، خود رایی، خود سری، خیره سری، خود بیانگری
self-assuranceدیکشنری انگلیسی به فارسیخود تضمین، خودپسندی، اعتماد به نفس، خود رایی، خود سری، خیره سری
self-satisfactionدیکشنری انگلیسی به فارسیخود رضایت، خود خوشنودی، از خود راضی گری، خودپسندی، ارضاء نفس، خود خوشایندی