معنی خواهرک | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

خوارکننده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

scornful

خواهر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sibling, sister

خواهر اندر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

stepsister

خواهر روحانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sister

خواهر زاده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

niece

جست‌وجوی متن

female sibling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خواهر و برادر زن

cousinry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خواهرزاده

sire

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خواهر، پدر، اعلیحضرتا، پدری کردن

house sitter

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خواهر کوچکتر

sister-in-law

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خواهر شوهر، خواهر زن، زن برادر، جاری، زن برادر زن