fleeceدیکشنری انگلیسی به فارسیپشم گوسفند، پشم گوسفند وجانوران دیگر، پارچه خوابدار، لخت کردن، پشم چیدن از، چاپیدن، گوش بریدن، سروکیسه کرد ن
fleecesدیکشنری انگلیسی به فارسیفلکس، پشم گوسفند وجانوران دیگر، پارچه خوابدار، لخت کردن، پشم چیدن از، چاپیدن، گوش بریدن، سروکیسه کرد ن
buffsدیکشنری انگلیسی به فارسیدوستداران، چرم گاومیش، چرم زرد خوابدار، ضربت، گاو وحشی، جلا، ضرب، براق کردن، پرداخت کردن، پرداختن