خواستنیدیکشنری فارسی به انگلیسیdelectable, delicious, desirable, favorite, irresistible, luscious, mouthwatering
urgeدیکشنری انگلیسی به فارسیخواستن، انگیزش، مناسبت، اصرار کردن، با اصرار وادار کردن، انگیختن، تسریع شدن، ابرام کردن