خواباندندیکشنری فارسی به انگلیسیallay, bed, clinch, couch, lay, paralyze, quieten, relieve, rest, salve, sate
pacifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیآرامش بخش است، ساکت کردن، فرو نشاندن، خواباندن، تسکین دادن، ارام کردن