oldدیکشنری انگلیسی به فارسیقدیمی، پیر، کهنه، مسن، عتیق، گذشته، سابق، سالخورده، فرسوده، دیرینه، باستانی، کهن سال، کهنه کار، سالار، پارینه، زر، سابقی، پیرانه
tubesدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله ها، لوله، لامپ، تونل، مجرا، نای، نی، ناودان، دودکش، لوله خمی رریش و غیره، لوله دار کردن، از لوله رد کردن
tubeدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله، لامپ، تونل، مجرا، نای، نی، ناودان، دودکش، لوله خمی رریش و غیره، لوله دار کردن، از لوله رد کردن