معنی خمکده | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

خمیده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bent, bow

خمیده به طرف خارج

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bandy

خمیده به عقب (هواپیمایی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sweptback

خمیده راه رفتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slouch

خمیده شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

camber, spring

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

oliniaceous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

oliniaceous

oliniaceae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

oliniaceae

olenidae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انییدا

olinia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

olinia

olenid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منادی

جست‌وجوی متن

blind bend

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خم خمیده

semiwildly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نیمه خمیده

pigeon-toed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کبوتر، دارای پنجه خمیده بداخل، دارای پنجه برگشته

hell-bent

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جهنم خم، زیاد خمیده، منحرف شده، به بیراهه کشیده شده، گمراه، منحرف

limped

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرموز، خمیده