143 مدخل
cask, jar, vat
wine press
arborvitae
tipple
tippler
brush, spine
تخم مرغ
از بین بردن، مرتفع کردن، رفع کردن، رفع نیاز کردن، عدول کردن
تخم مرغ، تخم ریز
تخمک گذاری
بله، در خمره ریختن، در بشکه کردن، با سرعت زیاد حرکت کردن
فندق، سوراخ شکم خمره یابشکه، سوراخ مقعد
کوزه کردن، خمره، سبو
مالیات بر ارزش افزوده، خمره، خمره رنگرزی، در خمره نهادن
پانچ ها، بشکه یا خمره باده، قلم سنگتراشی، تیر چوبی کوتاه