outdistanceدیکشنری انگلیسی به فارسیفاصله از فاصله، سبقت گرفتن بر، عقب گذاشتن، خیلی جلوتر از دیگری افتادن
secrecyدیکشنری انگلیسی به فارسیمحرمانه، محرمانه بودن، پنهان کاری، رازداری، راز، خفا، سری بودن، نهانکاری، اختفا، راز پوشی، پوشیدگی، خفیه