roughcastدیکشنری انگلیسی به فارسیخشن، گل مالی شده، اندود شن و اهک، اجمالا درست کردن، ناقص، نا تمام، اندوده به شن و اهک
rudeدیکشنری انگلیسی به فارسیبی ادب، خشن، گستاخ، زشت، تجاوز به عصمت، خشن در رفتار، زمخت، خام، غلیظ، نا هموار، ابدار، جسور، غیر متمدن
ruderدیکشنری انگلیسی به فارسیروانتر، بی ادب، خشن، گستاخ، زشت، تجاوز به عصمت، خشن در رفتار، زمخت، خام، غلیظ، نا هموار، ابدار، جسور، غیر متمدن