81 مدخل
inject
chew, gnaw, grind, masticate, munch
abrade, chafe, scrape, scraping, scratch, wobble
graze
claw
exsiccating، خشکانیدن، خشک کردن
exsiccated، خشکانیدن، خشک کردن
exsiccate، خشکانیدن، خشک کردن
انزال، در معرض افتاب گذاشتن، در افتاب خشکانیدن، در افتاب رسانیدن
انجماد، در معرض افتاب گذاشتن، در افتاب خشکانیدن، در افتاب رسانیدن