75 مدخل
desolation, dilapidated, Godforsaken, wreckage, ruins
ruins, relics
cartridge clip, magazine
load
discourse, lecture, oration, sermon, speech
خسته کننده
خستگی
oarfishes
oarfish
خرابه، پرتگاه، سراشیبی تند، صخره پرتگاه
در خرابه
همیلیتی، فن خطابه
اظهارنظر، خطابه، نطق، سخنرانی، سخن
فرش ها، مجلس خطابهومناظره، انجمن، شورا، مطرح کردن، دادخواهی کردن