14 مدخل
cassock
miserly
piggery, sty
pigpen, sty
irrational, vacuous
کم کم، خسیسانه
بی نظیر، خسیسانه، خسیس، چشم تنگ، ضیق
زخمی شده، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن
سوزش، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن
آزار دهنده است، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن