معنی خسوف | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

خسوف

دیکشنری فارسی به انگلیسی

eclipse

جست‌وجوی مشابه

خسوف چنبری (نجوم)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

annular eclipse

خسوف کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

eclipse

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

osteochondrous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

osteochondrous

osteogenesis imperfecta

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمبود osteogenesis

osteostracan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استئواستراكان

ostensories

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لوازم جانبی

osteoblastic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استئوبلاستیک

جست‌وجوی متن

lunar eclipse

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خسوف، ماه گرفتگی

annular eclipse

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گرفتگی حلقوی، خسوف ناقص

ecliptic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ecliptic، مربوط به خسوف و کسوف

eclipse

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گرفتگی، گرفت، کسوف یا خسوف، تحت الشعاع قرار دادن