46 مدخل
spiny
asininely
narrow-minded
content, contented, glad, happy, willing
propitious
خرسندی
خرسندی، محظوظ کردن، بیش از حد لذت بردن
شادی، خرسندی، خوشی
نفرین شده، خوار شمردن، خردانگاشتن، استهزاء کردن، اهانت کردن