معنی خدوج | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

خدو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

saliva, spit, spittle, water

خدو انداختن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spit

خدو دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

drool

خدو ساختن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

salivate

خدو سازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

salivation

جست‌وجوی متن

outhue

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خروج

outtrump

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خروج

exuviating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خروج، پوست انداختن، پر ریختن

outtinkling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خروج از منزل

flow out

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خروج