informerدیکشنری انگلیسی به فارسیخبر رسان، خبرچین، اگاهگر، کاراگاه، جاسوس، خبر بر، خبر دهنده، مبلغ، سخن چین
gossipersدیکشنری انگلیسی به فارسیشایان ستایش، سخن چین، خبرچین، خبر بر، ساعی، خبر کش، پخش کننده شایعات افتضاح امیز
gossiperدیکشنری انگلیسی به فارسیخنده دار، سخن چین، خبرچین، خبر بر، ساعی، خبر کش، پخش کننده شایعات افتضاح امیز