معنی خاکدان | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

earthy

clan, family, house, lineage, stock

dynasty

piggery, sty

pigpen, sty

زخمی شده، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن

سوزش، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن

آزار دهنده است، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن

انورن، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن

خاندان ها، قلمرو حکومت خان