pounceدیکشنری انگلیسی به فارسیپرتاب کردن، حمله با چنگال، یورش، جهش، در حال خیز، گرده نقاش، خاکه ذغال، پرتاب، در حال حمله با چنگال، با چنگال ربودن
gaffدیکشنری انگلیسی به فارسیگاف، چنگک، خاده، قهقهه، نیزه، سیخک، شوخی فریبنده، حیله، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، گفتار بیهوده، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری، با صدای بلند خندیدن، قلابدار کرد
gaffsدیکشنری انگلیسی به فارسیگاف ها، چنگک، خاده، قهقهه، نیزه، سیخک، شوخی فریبنده، حیله، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، گفتار بیهوده، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری، با صدای بلند خندیدن، قلابدار